محل تبلیغات شما

2.

حاالا که اینجام یخورده از اتفاقای خنده دار روز مره ام بگم!

مثلن این پسره رو تعریف کنم

اولا چنان اخم میکرد که خود من که کاری به کار پسرا ندارم__ میگفتم چشه اخه مگه مال باباشو خوردیم؟

ولی یواش یواش .

 یه روزاییی چشمک میزنه یه روزایی تیکه میندازه و هر هر میخنده واقعن فک نمیکردم تو ماهای اول اینقد تغییر کنه والا

یا در مورد نیلو بگم این نیلوو داستان داره هاا یعنی یروز گف میخواد تغییر جنسیت بدهچقد باهاش حرف زدم که نکن داداچ و اینا

چن روز پیش اومد گف عاشق شدم! گفتم جون بابا تو فقط عاشق شو حالا کی بود!؟  _ این که کیه به همین وب مربوط میشه بعدا تعریف میکنم_

**جوون بابا  افتاده رو زبونم 


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها